کوتاه Short poems

سروده های کوتاه عمران حیدری آریا,عمران حیدری آریا ، خلیج پارس

سروده های کوتاه عمران حیدری آریا

یک‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۳:۳۵ ۱ نظر  بازدید

سروده های کوتاه آریا


.

نانوشته هایم را
بردلم می نویسم
تا درختی
به کاغذشدن
محکوم نشود

سرایش:
#عمران_حیدری_آریا

نگارش :
#احمدآریامنش


#آریا_پارسی_سرا

بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

#آریا

نگارش:
#احمد_اسناعیل_زاده

دوربین سر چهار راه
خودروی مدل بالا
که می بیند
سلفی می گیرد


#آریا

نگارش: #افسانه_نظری

سپهر ٱبی ام
درپای ایرانم
خلیجی خسته ام اما
همیشه پارس
می مانم

#آریا


نگارش:
#علیرضا_بهدانی

تا سبزه ی
نگاهمان
به هم گره خورد،
از خود به در شدیم


#ٱریا

نگارش:
#افسانه_نظری

سپهر آبی ام
در پای ایرانم
خلیجی خسته ام
اما
همیشه پارس می مانم


#ٱریا

نگارش:
#افسانه_نظری

در نبودت
لب دریای نهانم هرشب
ماسه یی می شوم از
دست خودم می ریزم

#ٱریا

نگارش:
#افسانه_نظری

در نبودت
لب دریای نهانم هرشب
ماسه یی می شوم از
دست خودم می ریزم

#ٱریا

نگارش:
#افسانه_نظری

در نبودت
لب دریای نهانم هرشب
ماسه یی می شوم از
دست خودم می ریزم

#ٱریا

نگارش:
#افسانه_نظری

جنگل در آتش
می سرود
خودسوزی
کبریت را

#ٱریا

نگارش:
#افسانه_نظری

جنگل در آتش
می سرود
خودسوزی
کبریت را

#ٱریا

نگارش:
#افسانه_نظری

بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی


#آریا

نگارش: #احمد_اسناعیل_زاده


روز و شب
می گذرد
بوم سفید است هنوز
با این که در آن
آن همه فریاد کشیدم

سرایش:
#عمران_حیدری_ٱریا

نگارش:
#احمداسماعیل_زاده


سپهر ٱبی ام
درپای ایرانم
خلیجی خسته ام اما
همیشه پارس
می مانم

سرایش:
#عمران_حیدری_آریا
نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده

روز #خلیج_پارس خجسته باد

رفتی و
هرگاه نگاهت
به من برمی خودر
به من برمی خورد


#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان


روز و شب
می گذرد
بوم سفید است هنوز
با این که در آن
آن همه فریاد کشیدم

سرایش:
#عمران_حیدری_ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان


بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

سرایش:
#عمران_حیدری_آریا
نگارش:
#عزیزالله روانستان


بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

سرایش:
#عمران_حیدری_آریا
نگارش:
#عزیزالله روانستان


دلم از
غار
کلاغان
سر کوچه ی تو
می گیرد

سرایش:
#عمران_حیدری_ٱریا

نگارش:
عزیزالله روانستان

در نبودت
لب دریای نهانم
هرشب
ماسه یی می شوم
از دست خودم
می ریزم


#آریا_پارسی_سرا

نگارش:
#حسین_اکبری

بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

#آریا

نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده

رفتی و
هرگاه نگاهت
به من برمی خودر
به من برمی خورد

#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان

رفتی و
هرگاه نگاهت
به من برمی خودر
به من برمی خورد

#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان

ٱموزگار
روزگارش را
چکید
تابچه ها یادبگیرند
ٱب را

#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان

همه اش
زیرسرخودم بود
هرگاه که سر
به شانه اش
نهادم

#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان

همه اش
زیرسرخودم بود
هرگاه که سر
به شانه اش
نهادم

#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان

تا سبزه ی
نگاهمان
به هم گره خورد،
از خود به در شدیم

سرایش:
#عمران_حیدری_ٱریا

نگارش
#الف_باستان_فر

همه اش
زیرسرخودم بود
هرگاه که سر
به شانه اش
نهادم

#ٱریا

نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده

دلم از
غار
کلاغان
سر کوچه ی تو
می گیرد

#ٱریا

نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده


دلم از
غار
کلاغان
سر کوچه ی تو
می گیرد

#ٱریا

نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده

بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

#آریا
نگارش:
#افسانه_نظری

سپهر ٱبی ام
درپای ایرانم
خلیجی خسته ام اما
همیشه پارس
می مانم

#آریا


نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده

بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

#آریا
نگارش:
#افسانه_نظری

جنگل
درٱتش
می سرود
خودسوزی
کبریت را

#آریا

نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده

بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

#آریا
نگارش:
#افسانه_نظری

پرچمی ازباستانم
مانده برجا
سبز سبزم
روسپیدم
سرخ گونم

#آریا
نگارش:
#احمداسماعیل_زاده

نانوشته هایم را
بر دلم می نویسم
تادرختی
به کاغذشدن
محکوم نشود

#آریا

نگارش:
#احمد_اسماعیل_زاده

او سپیدار و
من اندیشه ی دیواری کج
پیش از آنی که
به برزش برسم
می ریزم

#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان

باهمه زیبایی اش
مهر ندارد
بهار

#ٱریا

نگارش:
#عزیزالله_روانستان

بی نشان بود و به دارش کشیدند
پایین که آوردند
زیبا و پرآوازه شده بود
تابلوفرش ایرانی

#آریا

نگارش:
#محمدپیش_بین


نانوشته هایم را
بر دلم می نویسم
تادرختی
به کاغذشدن
محکوم نشود

سرایش:
#عمران_حیدری_آریا
نگارش:
#محمد_پیش_بین

رفتی و
هرگاه نگاهت
به من برمی خورد
به من برمی خورد


#آریا

نگارش:
#مجید_روناسیان

جنگل
درٱتش
می سرود
خودسوزی
کبریت را

#آریا

نگارش:
#ابراهیم_نادربیگی

رفتی و
هرگاه نگاهت
به من برمی خورد
به من برمی خورد


#آریا

نگارش:
#افسانه_نظرب

در نبودت
لب دریای نهانم
هرشب
ماسه یی می شوم
از دست خودم
می ریزم


#آریا_پارسی_سرا

نگارش
#ابراهیم_نادربیگی

نانوشته هایم را

بر دلم می نویسم
تادرختی
به کاغذشدن
محکوم نشود

#آریا

سرایش:
#ابراهیم_نادربیگی

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

16

17

18

19

20

21

22

23


بسیارزیبا
دیدگاه خود را بیان کنید